مبارک باد آمد ماه روزه

رهت خوش باد ای همراه روزه 

چو یوسف ملک مصر عشق گیرد

هر آنکس صبر کند در چاه روزه

رمضان قطعه‌ای از بهشت خداوند در جهنم سوزان مادی است و روزه از جمله عباداتی است که برای لطافت روح، سلامت جسم، تقویت اراده و تعدیل غرایز بر انسان واجب شده تا به خاطر آن همه نعمتها که خدا به او بخشیده شکرگزاری کند. انسان در این ماه مبارک ثابت می‌کند که مثل حیوان در بند اصطبل و علف نیست و می‌تواند بر هوسها و شهوات و اشتهایش غالب شود. وحشی‌ترین حیوان نفس سرکش انسان است و جنایاتی می‌کند که هیچ درنده‌ای نمی‌کند و روزه درمان این سرکشی است! خداوند در آیه‌ی 10 سوره‌ی زمر می‌فرماید:: «إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ» بنده من طعام و شراب و شهوت خویش برای من بگذاشت پس پاداش او از حد خارج است و پاداش او را فقط من می‌توانم بدهم. از بزرگی و فضیلت روزه همین بس که خداوند این عبادت را به خودش نسبت می‌دهد و می‌فرماید: روزه از آن من است و پاداش آنرا فقط من می‌توانم بدهم، گرچه همه عبادات از آن خداست، همچنانکه کعبه را خانه خودش می‌نامد اگرچه همه عالم ملک اوست.

ای در غرور نفس بسر برده روزگار

برخیز و کار کن که کنونست وقت کار

سالی دراز بوده‌ای اندر هوای خویش

ماهی خدا را شو و دست از هوا بدار

و روزه قهر دشمن خدای تعالی شیطان است. چرا که لشکر شیطان شهوات است و روزه لشکر شیطان را می‌شکند چون حقیقت روزه ترک شهوات است. پیامبر-ص- می‌فرماید: شیطان مثل خون در درون آدمی روان است باید راه گذرش را با گرسنگی تنگ کنی چون مانع همه‌ی عبادات شهوات است و مدد شهوات سیری است و گرسنگی شهوات را می‌شکند. 

شیطان همه تدبیرش و آن حیله و تزویرش

بشکست همه تیرش پیش سپر روزه

و اما بعد، روزه فقط نگاه‌داری شکم و فرج از خوردن و نزدیکی نیست بلکه نگاه داشتن تمام بدن است از هر چه نابایسته و ناشایسته است و بر همه بدن واجب شده از دست و پا و چشم و زبان.  

پنداشتی که چون نخوری روزه‌ی تو آنست

بسیار چیز هست جز این شرط روزه‌دار

هر عضو را بدان که به تحقیق روزه‌ایست

تا روزه‌ی تو روزه بود نزد کردگار

 اول، نگاه داشتن چشم از نادیدنی‌ها مخصوصاً از نگاه آلوده به شهوت، که پیامبر-ص- فرمود: نگاه حرام تیری است از تیرهای شیطان که به زهر آغشته است، هر که از بیم حق تعالی از آن پرهیز کند وی را خلعتی ایمانی دهند که حلاوت و شیرینی آن در دل بماند و ذوق آن بیابد. 

اول نگاه دار نظر تا رخ چون گل

در چشم تو نیفکند از عشق خویش خار

دوم، نگاه داشتن زبان از نا گفتنی‌ها مثل بیهوده‌گویی و پرحرفی، غیبت، دروغ، تهمت و زخم زبان زدن، پس باید سعی کنی یا خاموش و ساکت باشی و یا به ذکر و قرآن خواندن و سخن خیر مشغول باشی. 

دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست

از غیبت و دروغ فرو بند استوار

سوم، نگاه داشتن گوش از ناشنیدنی‌ها، گوش باید گذرگاه قرآن و پند و نصیحت و درسهای زندگانی باشد نه محل عبور اراجیف و فحش و چرت و پرت و بیهوده‌گویی و غیبت، چون هر چه نباید گفته شود نباید شنیدن و شنونده شریک گوینده است در معصیت و غیبت. 

دیگر ببند گوش ز هر ناشنودنی

کز گفت و گوی هرزه شود عقل تار و مار

چهارم، نگاه داشتن دست و پا از ناکردنی‌ها مثل تجاوز به حقوق و حریم و ناموس دیگران، دزدی و ... چرا که مسلمان کسی است که مردم از دست و زبان او در امان باشند. خیلی‌ها نماز و روزه‌دارند، ولی زبانشان از نیش مار کشنده‌تر است و هیچ کس از دست آنان آسایش ندارد. 

دیگر، گاوان و خران بار بردار

بهتر ز آدمیان مردم آزار

پنجم، در وقت افطار حرام نخورد و از حلال هم زیاد نخورد؛ چرا که اگر در شب آن مقداری را که روز نتواسته بخورد، تدارک کند و یکجا بخورد دیگر چه فایده‌ای دارد چرا که هدف از روزه ضعیف کردن شهوات است و غذای دو وعده را یکدفعه خوردن شهوت را دو برابر می‌کند. 

دیگر بسی مخور که هر آنکس که سیر خورد

اعضاش جمله گرسنه گردند و بی‌قرار

باید بدانی که تا معده خالی نباشد دل صاف نمی‌شود. پیامبر-ص- می‌فرماید: معده‌ی پر دشمن خداست چون انسان را از عبادات باز می‌دارد و می‌فرماید معده‌ی پر خانه‌ی تمام دردهاست و گرسنگی درمان همه‌ی آنهاست. منبع همه‌ی فسادها و همه‌ی شهوتها معده است و آدم را از بهشت به خاطر شهوت شکم بیرون کردند. و می‌فرماید: دو چیز دل را فاسد می‌کند: «زیاد خوردن» و «زیاد خوابیدن» و می‌فرماید: «هر کس در این جهان سیرتر باشد در آن جهان گرسنه‌تر است و هر کس در این جهان گرسنه‌تر باشد در آن جهان سیرتر است.» و می‌فرماید: «کسی که گوشه‌ای از شکمش خالی باشد هیچ وقت به پزشک محتاج نمی‌شود.» الکسی سوفورین دانشمند روسی در کتاب روزه روش نوین برای درمان بیماریها می‌نویسد: «روزه تأثیر بسزایی برای درمان کم خونی، ضعف روده‌ها، نوراستنی، رماتیسم، بیماریهای چشم، پوست، کلیه، کبد، مرض قند، سرطان و دیگر بیماریها دارد و با شستشوی اندامهای داخلی بدن، احساس سبکباری و خوشی خارق العاده‌ای به شخص دست می‌دهد.» و روروشا روانشناس معروف می‌گوید: «روزه باعث جذبه و شادابی روح انسان می‌شود.»

 ششم، روزه‌دار نباید به روز زیاد بخوابد تا اثر ضعف و گرسنگی در آدم پیدا شود. 

دیگر بسی مخسب که در تنگنای گور

چندان خوابت هست که آن نیست در شمار

ربیع خثیم گوید: «برفتم تا اویس قرنی را ببینم. در نماز بامداد بود، چون فارغ شد گفتم صبر کنم تا از تسبیح باز پردازد. درنگی کردم، همچنان از جای برنخاست تا نماز پیشین بگزارد و نماز دیگر بکرد و نماز دیگر بکرد. حاصل سه شبانه روز از نماز برنخاست و هیچ نخورد و نخفت. شب چهارم او را گوش می‌داشتم. خواب در چشمش آمد. در حال با حق به مناجات آمد. گفت: خداوندا! به تو پناه می‌گیرم از چشم بسیار خواب و از شکم بسیارخوار. گفتم: مرا این یک پند بسنده است و بازگشتم!»

هفتم، اینکه بعد از افطار کمی با خودت فکر کنی که آیا روزه امروز قبول افتاده یا نه. پیامبر-ص- می‌فرماید: «چه بسیارند کسانی که نصیب آنان از روزه چیزی جز گرسنگی و تشنگی نیست»، چرا که حقیقت روزه این است که تو خود را شبیه فرشتگان کنی چون فرشتگان شهوت ندارند ولی حیوانات اسیر شهواتشان هستند پس هر آدمی که اسیر شهواتش باشد هم ردیف و هم درجه حیوانات است ولی اگر شهوتش کم شود به فرشتگان نزدیک شده و در نتیجه به خدا نزدیک می شود چون فرشتگان به خدا نزدیکند. 

این است شرط روزه اگر مرد روزه‌ای

گر چه ز روی عقل یکی گفتم از هزار

و اما بزرگترین کار در روزه این است که سهم غذای روز یا پول آن را به نیازمندان بدهی تا فایده‌ی رنج تو پدیدار شود. 

مسلم کسی را بود روزه داشت

که درمانده‌ای را دهد نان چاشت

وگر نه چه لازم که سعیی بری

ز خود بازگیری و هم خود خوری

خورنده که خیرش بر آید زدست

به از دایم‌الروزه‌ی دنیا پرست

پیامبر-ص- در ماه رمضان صدقه زیاد می‌داد و قرآن زیاد می‌خواند مخصوصاً در شب‌های قدر. 

ای که از دستت می‌رسد کاری بکن

 پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

آنکه درش روز کرم بسته بود

قفل در حق نتواند گشود

در غیر ماه رمضان روزه در روزهای دوشنبه و پنج شنبه سنت است. خلاصه اینکه بهترین زمان تمرین‌کردن برا ی اینکه دل را از اخلاق ناپسند پاک کرده و با اخلاق پسندیده آراسته کنی همین ماه رمضان است. 

آدمی صورت اگر دفع کند شهوت نفس 

آدمی سیرت شود ورنه همان جانورست

- فواید کم خوری:

 اول: اینکه دل آدم را روشن می‌کند چون پرخوری آدم را احمق و کم‌حافظه می‌کند.

دوم: اینکه وقتی آدم گرسنه باشد به یاد گرسنگان و فقیران میافتد و به یاد گرسنگی و تشنگی جهنمیان می‌افتد و از قیامت یاد می‌کند. سوم: اینکه با کم خوری آدم شهوت فرج و شهوت زبان را هم کنترل می‌کند چون هر کس زیاد بخورد شهوتش می‌جنبد و حرف هم زیاد می‌زند در نتیجه غیبت هم زیاد می‌کند.

چهارم: اینکه کسی که زیاد می‌خورد و زیاد می‌خوابد فرصت کمتری برای مطالعه و علم‌آموزی دارد و بیسواد می‌ماند.

پنجم: اینکه هر کس بر شکم خودش توانا باشد بر صدقه دادن و انفاق کردن هم توانا می‌شود. ششم اینکه کسی که کم بخورد خرجش هم کمتر می‌شود و در نتیجه برای بدست آوردن پول کمتر گناه می‌کند. پیامبر-ص- می‌فرماید: «عاقل کسی است که وقتی می‌خواهد از کسی قرض بگیرد اول از شکم خود قرض می‌گیرد یعنی یکسری آرزوها را از شکمش بگیرد.»

مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع

بسی پادشاهی کنم در این گدایی

 و می‌فرماید تمام شکم تو یک وجب در یک وجب بیشتر نیست چرا باید تو را به دوزخ ببرد. پیامبر-ص- روزی مردی شکم‌گنده را دید دست بر شکمش زد و گفت ایکاش نصف آن چیزی را که خرج این شکم کرده‌ای خرج عقلت می‌کردی یا آنرا صدقه می‌دادی که برایت بهتر بود. و می‌فرماید: یک رکعت نماز کسی که گوشه‌ای از شکمش را خالی می‌گذارد برابر با هفتاد رکعت نماز کسی است که تمام شکمش را پر می‌کند. و اولین بدعت در امت پیامبر-ص- این بود که پرخوری می‌کردند و نفس آنها سرکش شده بود. دیگر اینکه کسی که گوشه‌ای از شکمش خالی باشد هیچ وقت به پزشک محتاج نمی‌شود. در حقیقت یک سوم آنچه که ما می‌خوریم برای ادامه زندگی کافیست، دو سوم بقیه برای گذران زندگی پزشکان و داروسازان است. 

پیامبر خدا-ص- : برادرم عیسی، از شهری گذر کرد که در آن، مرد و زنی به یکدیگر فریاد می‌کشیدند. پرسید: « شما را چه شده است؟». مرد گفت: ای پیامبر خدا! این، زن من است و او را مشکلی نیست. زنی درستکاراست؛ امّا دوست دارم از او جدا شوم. عیسی گفت: « به هر حال، به من بگوی که او را چه می‌شود؟» مرد گفت: بی آن که کهنسال باشد، چهره‌اش بی طراوت است. گفت: ای زن! آیا دوست داری دیگر بار، چهره‌ات پرطراوت شود؟». زن گفت: آری. به او گفت: «چون غذا می‌خوری، از سیر شدن حذر کن؛ زیرا اگر غذا بر سینه سنگینی کند و از اندازه افزون شود، طراوت چهره از میان می‌رود». آن زن، چنان کرد و دیگر بار، چهره‌اش طراوت یافت. 

باید بدانی همیشه پوستی باید باشد تا مغزی از گزند در امان بماند و همه چیز در نظام خلقت داری پوستی و مغزیست. عبادات نیز از این قایده مستثنی نیستند، مغز عبادات پاکی چشم و دل است از اخلاق ناپسند و پوست عبادات پاکی ظاهر و جسم، نماز، روزه، پوشش و حجاب و ... است. و هر یک در جای خود دارای اهمیت و شایسته توجه‌اند. در غیر این صورت این چشم و دل پاک در مواجهه با هر آلوده‌ای همواره در خطر آلودگی و فساد است. کسانی بیشتر در معرض رفتارهای پرخطر و به فساد رفتن هستند که از مساجد و جمعه و جماعات دورند بیشتر تبهکاران و خلاف کاران کسانی هستند که در دوران کودکی و نوجوانی اهل نماز و روزه نبوده‌اند. 

- عبادات و نیایش

بهر این آوردمان یزدان برون

ما خلقت الانس الا یعبدون

پرستش و عبادت و نیایش از مسائلی است که از ابتدای آفرینش با انسان همراه بوده و در تمام ادیان آسمانی و غیر آسمانی آمده است. و همانطور که خوردن و آشامیدن برای انسان امر لازمی بوده، پرستش و دعا را نیز برای خود فریضه‌ای می‌دانسته و از این رو نوعی رضایت و خوشوقتی و آرامش باطنی در خویش احساس می‌نموده است. چرا که تمام ادیان به وجود خدا و جهان ماوراء طبیعت باور داشته‌اند و هر یک آداب و مناسک خاص خود را دارند، در برخی دعا و نیایش منحصر به وقت خاصی از شبانه روز است، در برخی عبادات فقط ایستاده است، در برخی دیگر فقط نشسته است، در برخی رهبانیت و نفس ستیزی و دوری گزیدن از دنیا و ... 

اما عبادات در اسلام شکلی آهنگین و زیبا دارد، در تمام اوقات شبانه روز فرد مسلمان می‌تواند به عبادت و نیایش بپردازد و منحصر به وقت خاصی نیست، عبادات متنوع و گوناگون است برخی با زبان است چون ذکر و نماز، برخی با اعضاء چون کسب روزی حلال و خدمت به خلق و برخی با ذهن است چون تفکر، قسمتی ایستاده و قسمتی نشسته، گاهی فردی و گاهی به جماعت، عبادات اسلامی زمینه آشنایی، برادری و محبت را در جمعه و جماعت و عیدین فراهم می‌آورد و آموزش می‌دهد، و از این جهت خستگی آور و ملال انگیز نیست، عبادات اسلامی فرد را از رهبانیت و نفس ستیزی و عدم توجه به نیازهای جسمی باز می‌دارد و اتفاقاً توصیه به رعایت اعتدال و تعادل و برقراری عدالت در بین نیازهای روحی و جسمی می‌کند. در دیدگاه اسلام وقت خاصی عبادت و نیایش کردن و بقیه روز را همچون یک وحشی به سر بردن بیهوده است و بنابراین توصیه به عبادت در خلال فعالیت‌های روزانه دارد. 

عمر عزیز رفت به پایان چه می‌کنی

خود را اسیر و بنده شیطان چه می‌کنی

 فرمان پنج نماز حق را مقصری

روز جزا و نوبت قیامت چه می‌کنی

خداوند «محمد رسول الله» را مکمل «لا اله الا الله» قرار داده است تا خداوند در زیباترین شکل ممکن تنها به صورتی که محمد رسول الله ارائه فرموده است، عبادت شود.    

خلاف پیمبر کسی ره گزید

که هرگز به مقصد نخواهد رسید

مپندار سعدی که راه صفا

توان رفت جز در پی مصطفی

کسانی کزین راه برگشته‌اند

برفتند بسیار و سرگشته‌اند

 و در بیشتر از 20 بار خدای تعالی در قرآن لفظ «اطیعوا- لازم الاطاعه» را هم برای خود و هم برای رسول گرامیش آورده است «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول»، تا به مؤمنان گوشزد کند که رضایت به فرمان و شریعت رسول گرامیش بخشی از ایمان به خداوند است. حج 32- اهتمام به شعایر خداوند نشانه پرهیزکاری دلهاست. 

بلبلی زار زار می‌نالید

در فراق بهار وقت خزان

گفتم انده مبر که باز آید

فصل نوروز و لاله و ریحان

گفت ترسم بقا وفا نکند

ورنه هر سال گل دهد بوستان

خاک چندان از آدمی خورد

که شود آدمی و خاک یکسان

در دیدگاه اسلام عبادات انسان باید همراه با تعقل و تفکر و اندیشیدن باشد منشأ صفای درونی و مهربان شدن نسبت به همه مخلوقات خداوند چه گیاه و چه حیوان و چه انسان، و زندگانی خدا پسندانه و فکر کردن به زندگی پس از مرگ، تا بدان وسیله دل را از اخلاق ناپسندیده پاک کنی و آنرا با اخلاق پسندیده آراسته کنی. 

عبادت به تقلید گمراهی است

خنک رهروی را که آگاهی است

هر که او از پرده تقلید جست

او به نور حق ببیند آنچه هست

اصولاً حقیقت عبادات این است که در وقت گناه به میدان آمده و انسان را از گناه حفظ کند. پیامبر-ص- می‌فرماید: چه بسیارند کسانی که نصیب آنها از نماز چیزی جز رنج و خستگی نیست و چه بسیارند کسانی که نصیب آنها از روزه چیزی جز گرسنگی و تشنگی نیست. عظمت واقعی زندگی در علم نیست بلکه در عمل است. چرا که هر عبادتی که انسان را از فحشا و منکرات و گناهان دور نکند جز دوری از خدا هیچ سودی به حال انسان ندارد. گذشتگان گفته‌اند: ایمان آن است که در دل جای گیرد و عمل وجود آنرا گواهی کند. 

قدم باید اندر طریقت نه دم

که اصلی ندارد دم بی قدم  

اگر جز به حق می‌رود جاده‌ات

در آتش فشانند سجاده‌ات

در اسلام معنوی خداوند محبوب و معشوقی است که دستوراتش باید از سر محبت و عشق رعایت شوند تا تکلیفی شرعی. 

یک نشان آنکه می‌گیرم ورا

آنکه طاعت دارد از صوم و دعا

وز نماز و از زکات و غیر آن

لیک یک ذره ندارد ذوق جان

فلسفه نماز حضور دل است نه فقط خم و راست شدن برای دیدن مردم، وحقیقت نماز تواضع و فروتنی و رفتار انسانیست و فروتنی به گردن خمیده نیست بلکه فروتنی به دل است، به اینکه تو خودت را به سبب مالت یا مقامت یا علمت از دیگران برتر نبینی و یا به خاطر نمازت خودت را مسلمان نبینی و دیگران را کافر، چرا که بی نماز خوشروی مردم دار بسیار بهتر است از نمازخوان ترشروی مردم آزار. 

گنه کار اندیشناک از خدای

به از پارسای عبادت نمای

طاعت بی صدق و صفا هیچ نیست

این همه جز روی و ریا هیچ نیست

در میخانه ببستند خدایا مپسند

که در خانه تزویر و ریا بگشایند

« بقره 177: اینکه روی خود را در نماز به سوی مشرق و مغرب بگردانید نیکی همین نیست بلکه نیکی آن است که به خدا و آخرت و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبر-ص-ان ایمان آورده و مال خود را با وجود دوست داشتن آن به خویشاوندان و نزدیکان فقیر و یتیمان فقیر و مسکینان و در راه ماندگان و گدایان ناچار و آزاد کردن اسیران و زندانیان می‌بخشند، و نماز را بر پا داشته و زکات فرض را بدهند، و آنان که چون قولی می‌دهند (با خدا یا با مردم) به قول خود عمل میکنند، و آنان که در شدت فقر و بیماری و جنگ در راه خدا صبورند، اینان مومنان راستین اند و همینان رستگارانند. 

دانه بی مغز کی گردد نهال

صورت بی جان نباشد جز خیال

ذوق باید تا دهد طاعات بر

مغز باید تا دهد دانه شجر 

خواهران و برادران مسلمان دیگر مسایل چون حاجت افتد بباید پرسیدن، که در این مقال شرح نتوان کرد. آیا می‌توانی این نوشته را برای کسانی که دوستشان داری، بفرستی؟ اگر نه، عیبی ندارد، من می‌فهمم و سعی می‌کنم راه دیگری بیابم، من هرگز دست نخواهم کشید ... 

مـراد مـا نصیحت بـود و گفتیـم

حوالت با خـدا کـردیـم و رفتیـم